شعر
بسم الله الرحمن الرحیم
یا من لا هو الا هو
سلام بر رفقای بزرگوار
شعری که در زیر مشاهده میکنید، شعری است بسیار زیبا از ناصرالدین شاه قاجار که در وصف عرفان و عشق بازی سید الشهدا علیه السلام با حضرت حق، سروده شده است. بیان صحنه های عشق بازی حضرت، بسیار دل انگیز است، چرا که فطرت هر انسانی بر این عشق بازی سرشته شده است:
خاک من آن روز که می بیختند ذره ای از عشق در آن ریختند
منقول است که ناصر الدین شاه، با تمام خوبی ها و بدی هایی که داشت، محبّ امام حسین علیه السلام بود، و در محرم کلاه خود را کج گذاشته و سبیل خود را به سمت پایین میداد...
عشق بازی کار هر شیاد نیست این شکار، دام هر صیاد نیست
عاشقی را قابلیت لازم است طالب حق را حقیقت لازم است
عشق ، از معشوق اول سر زند تا به عاشق ، جلوه دیگر کند
تا به حدی که برد هستی از او سر زند صد شورش و مستی از او
شاهد این مدعی خواهی اگر بر حسین و حالت او کن نظر
****
روز عاشورا در آن میدان عشق کرد رو را جانب سلطان عشق
بارالها این سرم این پیکرم این علمدار رشید، این اکبرم
این سکینه، این رقیه، این رباب این عروس دست وپا خون در خضاب
این من و این ساربان، این شمر دون این تن عریان میان خاک و خون
این من و این ذکر یارب یاربم این من و این ناله های زینبم
*******
پس خطاب آمد زحق کی شاه عشق ای حسین یکه تاز راه عشق
گر تو بر من عاشقی ای محترم پرده برکش من به تو عاشقترم
غم مخور که من خریدار توام مشتری بر جنس بازار توام
هر چه بودت داده ای در راه ما مرحبا صد مرحبا خودهم بیا
خود بیا که می کشم من ناز تو عرش و فرشم جمله پا انداز تو
لیک خود تنها نیا در بزم یار خود بیا و اصغرت را هم بیار
خوش بود در بزم یاران بلبلی خاصه در منقار اوبرگ گلی
خود تو بلبل ، گل؛ علی اصغرت زودتر بشتاب سوی داورت
یاحق
- ۹۲/۱۰/۰۴
شعر بسیار زیبای است